ترسیم مصائب شام غریبان و تشییع حضرت زهرا سلاماللهعلیها
خورشید عمر کیست که بر بام میرود بر دوش شـب نـشـسـته و آرام میرود مجهول قدر اوست که مخفیست قبر او از بـینـهـایـتـی به سـرانـجـام مـیرود در نوبهار غارت طـوفان خـشنترست در دسـت او شـکــوفــۀ بــادام مـیرود او هست جلـوهگاه حیا، غـیرممکنست بـر دوش بـیلـیـاقـت هـر عــامّـی رود تشـیـیع میکـنـد هـمۀ هـست خویش را بییاوری که خسته در این شام میرود این گفتگوی ساکت مردی شکسته است مردی که زخـمخـوردۀ دشنـام میرود: زهرا پس از تو خار به چشمم گذاشتند زهرا پس از تو تیغ بر این کام میرود |